ستون آخر٬
آذر ماجدی
پاسخ بیانیه حقوق بشر
به تبعیضات شنیع طبقاتی چیست؟

روز دوشنبه 18 اکتبر کارگران راه آهن بلژیک دست به اعتصاب زدند و تردد مردم و کالا در بلژیک را با یک اختلال بسیار جدی مواجه ساختند. کارگران به خصوصی کردن بخش ترانسپورت کالا و عدم پرداخت پاداش لکوموتیو رانان که از سال 2008 وعده داده شده، اعتراض داشتند.
 
حملات بورژوازی و دولت های آن به معاش و حقوق مردم با مقابله و اعتراض کارگران و مردم در گوشه و کنار اروپا مواجه است. این دوره برای اروپا و کل جهان دوران ساز است. بحران عمیق و گسترده سرمایه داری جامعه را در یک موقعیت خطیر قرار داده است. بورژوازی و طبقه کارگر در مقابل هم صف آرایی می کنند. در این میان تبعیضات و اختلافات طبقاتی و ایدئولوژی حاکم که از این مناسبات دفاع می کند، بشکل عیان تری آشکار می شود. توهمات به دموکراسی برملا می گردد. اعتماد به سیستم سرمایه داری و دموکراسی متزلزل شده است. اکنون بیش از هر زمانی، دنیا به بمیدان آمدن آلترناتیو کارگری، کمونیسم کارگری و سوسیالیسم نیازمند است.
 
در دوسال اخیر که بحران سرمایه داری سیاست های اضطراری را در دستور دولت های بورژوایی قرار داده است، نابرابری طبقاتی نظام سرمایه داری بشکلی زننده عیان می شود. سال پیش که شرکت بیمه بین المللی "ای آی جی" به بحران ورشکستگی رسید، دولت آمریکا میلیون ها دلار برای نجات این شرکت پرداخت کرد. مدیریت این کمپانی پس از دریافت این مبلغ اولین اقدامی که در دستور گذاشت پرداخت پاداش مدیریت بود! سفر به یک "اسپای" لوکس و مجلل در اروپا برای کل مدیریت و صرف چندین میلیون از پولی که دولت صرف نجات کمپانی کرده بود، آه از نهاد مردم آمریکا بلند کرد. این اقدام وقیحانه ای آی جی بدون هیچ تنبیهی گذشت. پاداش مدیریت برای به ورشکستی کشاندن کمپانی صرف استراحت آنها در یک هتل لوکس و مجلل شد .

اما در گوشه و کنار اروپا کارگران برای دریافت حقوق شان مشغول اعتراض و اعتصاب اند. مورد لکوموتیو رانهای بلژیک تنها یک نمونه از تبعیضات شنیع و وقیحانه سرمایه داری است. این کارگران در شرایط سخت کار می کنند اما برای دریافت پاداشی که دو سال پیش قولش را گرفته بودند باید دست به اعتصاب بزنند.
 
در حالی که تمام دولت های اروپایی دارند حق بازنشستگی را کاهش و سن بازنشستگی را افزایش می دهند، و حتی در مقابل اعتصاب و تظاهرات میلیونی کوتاه نمی آیند، مدیریتی که در زمان از هم پاشیده شدن کمپانی ها و بانک ها و ورشکستگی آنها بر مصدر امور بوده اند، با دریافت ارقام نجومی حق بازنشستگی از کار برکنار می شوند. لیست تبعیضات بلند بالا است. باید از مدافعین بیانیه حقوق بشر پرسید، این بیانیه در مقابل اینهمه تبعیضات زننده و شنیع در مهد دموکراسی چه می گوید؟

دفاع ایدئولوژیک از فقر و تبعیض
رسانه ها و دار و دسته متخصصین براه افتاده اند تا تمام این فقر و فلاکت، حذف حقوق پایه ای مردم، تبعیضات وقیحانه میان طبقه سرمایه دار و کارگر را توجیه کنند. به هر حیله ای متوسل می شوند تا این تبعیضات را تحت سیستم دموکراسی موجه جلوه دهند. مقوله "ملت" بیش از هر زمانی مورد استفاده قرار می گیرد: کشور دچار بحران شده است و "ملت" باید فداکاری کند. چاره ای جز فداکاری و از خودگذشتگی وجود ندارد. پول نیست. باید "ملت" بپذیرد که هیچ راه دیگری جز پذیرش این فداکاری برای نجات کشور وجود ندارد. و وقتی مقوله "ملت" را کمی خراش می دهیم، معلوم میشود که این "ملت" یعنی کارگران و زحمتکشان. خاصیت ناسیونالیسم بعنوان یکی از ارکان اصلی ایدئولوژی بورژوایی بخوبی در پی دفاعیات ایدئولوگ ها از اقدامات دولت و سرمایه آشکار می شود .

زمانی که بر مبنای استدلال خودشان در دفاع از دموکراسی، "دموکراسی بر رای اکثریت تکیه دارد" مورد فرانسه را که دو سوم مردم موافق اعتصاب و اعتراض و مخالف دولت هستند را در مقابلشان قرار می دهیم، پاسخ می دهند: "این دموکراسی است، رفراندوم که نیست. نمی شود در هر مورد رفراندوم برگزار کرد !"

یکی از جالب ترین ترفندهای ایدئولوژیک ضد کارگری - ضد کمونیستی را در رادیوی رسمی فرانسه شنیدم. ظرافت ماهرانه ای که در این ترفند بکار رفته بود، حیرت آور بود. هفته پیش در اولین روزی که حدود سه میلیون و نیم نفر به خیابان ها آمدند و دانش آموزان و دانشجویان نیز دستجمعی به تظاهرات پیوستند، پس از پخش خبر اعتصاب و تظاهرات و یک برنامه ده دقیقه ای بحث در مورد اعتصاب، رادیو یک برنامه نیم ساعته در مورد شوستوکوویچ، موسیقیدان روسی در زمان استالین پخش کرد.

از برخورد منفی استالین به شوستوکوویچ گفت و در این میان اعلام کرد که سلیقه لنین در مورد موسیقی و هنر بسیار محافظه کار بوده است. این برنامه بیشتر راجع به سانسور هنر در زمان استالین و بلشویک ها بود تا در مورد موسیقیدان مزبور. همین برنامه نشان می دهد که بورژوازی چگونه از پتانسیل انقلابی طبقه کارگر و از خطر انقلاب کارگری در هراس است .

دستگاه ایدئولوژیک بورژوازی که با وسیع ترین امکانات و باشکال مختلف مشغول شستشوی مغزی مردم و مانیپولاسیون سیاسی – ایدئولوژیک بنفع سرمایه و دولت بورژوازی است، رهبران اتحادیه های کارگری را به مانیپولاسیون سیاسی دانش آموزان متهم می کند. یک دفاع مستاصلانه! معلوم نیست اگر رهبران کارگری با این امکانات محدود می توانند دانش آموزان را با مانیپولاسیون به جبهه مبارزه ضد دولتی بکشانند، چرا ایدئولوگ های دولتی و سیستم با اینهمه مهارت و تجربه و امکانات وسیع قادر نیستند آنها را علیه مبارزه کارگران متقاعد کنند؟

نبرد طبقاتی در اشکالی عیان در جریان است. بورژوازی دارد فقر و فلاکت وسیعی را بر اکثریت مردم تحمیل می کند؛ دارد هزینه بحران سرمایه داری را به دوش طبقه کارگر می اندازد؛ دارد سفره بی رمق کارگران و زحمتکشان را خالی تر می کند؛ و طبقه کارگر در اشکال مختلف به مقابله برخاسته است. ایدئولوگ های بورژوازی دارند به انحاء مختلف در مقابل رشد جنبش کمونیستی و بمیدان آمدن آلترناتیو کارگری جامعه را واکسینه می کنند. زمان آن رسیده است که جنبش کمونیسم کارگری بسیج و سازمان یابد و آلترناتیو یک دنیای بهتر را در مقابل جامعه قرار دهد . *